کد مطلب:149456 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:148

عامل بیعت
امام حاضر بود كه كشته شود و به هیچ وجه حاضر به بیعت نبود. وظیفه ی امام از این نظر فقط امتناع بود. این وظیفه را با خروج از كشور، با متحصن شدن به شعاب جبال (آنچنان كه ابن عباس پیشنهاد كرد)، با مخفی شدن هم می توانست انجام دهد. به عبارت دیگر روش و متد امام از این نظر جز زیر بار نرفتن به هر شكل ولو به خروج از مرز و تا سر حد كشته شدن نیست. روش امام در مقابل عامل بیعت خواستن، محدود به حد امكانات برای به دست گرفتن حكومت نیست و محدود به حد كشته نشدن هم نیست، ولی هیچ وظیفه ای مثبت از قبیل توسعه ی انقلاب و گسترش دعوت و غیره را


ایجاب نمی كند، جلوگیری از خونریزی دیگران لازم می شود. از این نظر امام فقط باید بگوید: نه.

در آن زمان بیعت امام قطعا جدی و از روی رضا تلقی می شد و واقعا صحه گذاشتن به خلافت یزید بود. قرائنی در دست است كه امام به هیچ وجه حاضر به بیعت نبود. آقای صالحی [1] از مقتل خوارزمی نقل می كند كه امام در مذاكراتش با محمد ابن حنفیه فرمود: «لو لم یكن فی الدنیا ملجا و لا مأوی لما بایعت یزید بن معاویة.


[1] [نويسنده ي كتاب شهيد جاويد.].